برسامبرسام، تا این لحظه: 9 سال و 8 ماه و 29 روز سن داره

برسام مهربان من

اولين ديدار با جوجه

1392/10/24 12:32
نویسنده : مهرناز
208 بازدید
اشتراک گذاری

روز شنبه 21 دي ماه اولين ديدار من و جوجه بود. بعد از ظهر به همراه بابا رضا رفتيم سونوگرافي دكتر داريوش پورتركان و بعد از حدود 1 ساعت انتظار نوبتم شد و رفتم داخل. طبق معمول ورود آقايون ممنوع بود و متاسفانه بابايي نتونست ني ني رو ببيينه و از اين بابت خيلي ناراحت شدمناراحت وقتي روي تخت دراز كشيدم دكتر ازم پرسيد بارداري؟ تست بارداري دادي؟ گفتم بله. بعد شروع كرد معاينه كردن. يه مانيتور بزرگ هم درست روبروي خودم بود كه ميتونستم براحتي تصوير جوجه رو ببينم و نيازي نبود كه هي گردنمو كج كنم تا بتونم از روي مانيتور دكتر ببينم. وقتي صداي قلب ني ني رو شنيدم باورم نميشد كه به اين زودي ني ني من 8 هفته شده و قلب كوچيكش هم تشكيل شده و داره به اين زيبايي و با صداي آروم و گوش نواز مي تپه. دكتر با مهربوني و با لحن پدرانه برام توضيح ميداد كه اين بچته و اين قلبشه و ... صداي قلبش رو هم دو سه مرتبه برام گذاشت و گفت كه الان هفته 8 هستي يعني داري وارد نه هفتگي ميشيتعجبباورم نميشد چون خودم فكر ميكردم تازه 6 هفتگي هستم. وقتي به بابا رضا گفتم اونم تعجب كرد و خوشحال شد و گفت چه زود داره بزرگ ميشه. وقتي از مطب اومدم بيرون تازه وجود ني ني رو باور كرده بودم و ميتونستم لمسش كنم. بابا رضا هم خيلي ذوق زده بود و از بودنش خوشحال بود خدا ميدونه اگه صداي قلبش رو مي شنيد چه ميكرد واسشلبخندبعد هم كه رفتيم خونه، بابايي عكس سونو رو با دقت نگاه كرد و ني ني رو توي عكس ديد و كلي قربون صدقش رفت و ذوق كرد و به بابا و مامانش هم نشونش داد. ني ني كوچولوي ما 17 ميليمتر بود. بعدا عكس سونو رو ميذارم.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

ترکان
26 دی 92 21:39
سلااااااااام من اینجا هم اومدماااااوااااااااااای الان جو خونواده تون خیلییی باحالهههههیه جیگررر شیرین زبون با یه جیگر دیگه که هنوز معلوم نیست دختر یا پسررمیگم مامان مهرناز یادمه دوران بارداریتون برا رادینم از این محاسبات کارشناسانه انجام داده بودیداراستی فامیلی دکترتون چه با مزس آره تركان جون خيلي باحالهههههههه. آره واسه رادينم از اين محاسبات انجامميدادم واسه اينم انجام ميدم ديگه فرقي نداره كه مگه نه؟؟؟؟؟؟؟؟