برسامبرسام، تا این لحظه: 9 سال و 8 ماه و 17 روز سن داره

برسام مهربان من

من فقط مادرشوهر میشوم D:

دیروز عصری با بابا رضا رفتیم سونو گرافی دکتر پور ترکان تا ببینیم بالاخره این وروجک ما حیا رو میذاره کنار تا ما بفهمیم باید لباس دخترونه براش بخریم یا پسرونه. خوشبختانه مطب خیلی شلوغ نبود و زود نوبتم شد. فقط سه نفر جلوم بودن. با کلی ذوق و شوق از فهمیدن جنسیت نی نی روی تخت دراز کشیدم. دکتر ازم پرسید بچه چندمته؟ گفتم دوم. گفت اولی چی بود؟ گفتم پسر گفت احتمالا فقط مادر شوهر میشی . وقتی دقیقتر نگاه کرد گفت ایناها اینم گندولهای پسرت  اجزای صورتشم بهم نشون داد. داشت لباشو تکون میداد. واااااااااای که چقدر خوشگل و ناز اینکارو میکرد. وقتی به بابا رضا گفتم دلش آب شد برای نی نی. بقیه چیزهای مربوط به نی نی هم خیلی خوب بود و وزنشم 778 گرم بود. کلی خو...
16 ارديبهشت 1393

نی نی باحیا و شیطون من

روز شنبه 16 فروردین من و بابا رضا عصری مجددا رفتیم سونوگرافی که با قطعیت بهمون بگه نی نی چیه. خود دکتر قنواتی سری قبل که نتونست جنسیت رو قطعی بگه گفت 16 فروردین دوباره بیا. نوبتم رو گرفتم و بعد با بابایی رفتیم پاساژ کربلایی برای خریدن گوشی موبایل. چند روز پیش من برای بابا رضا یه گوشی هوآوی مدل G610 خریدم به عنوان هدیه سالگرد ازدواجمون و  بهش تقدیم کردم. البته 11 فروردین بهش دادم در حالیکه سالگرد ازدواجمون 20 فروردینه اما بابایی سرکار بود و منم میخواستم سورپرایزش کنم به دایی امین مسئولیت خریدن گوشی رو دادم و دایی امین هم زحمت کشید و رفت برای بابایی گوشی خرید و وقتی بابایی اومد بهش دادم چون تحمل نداشتم تا بیستم صبر کنم  شنبه هم که ر...
19 فروردين 1393

از جنسیت نی نی پرده برداری می شود :)

دیروز عصری من و بابا رضا رفتیم سونوگرافی دکتر پورترکان. اما منشی بهم نوبت نداد و گفت نوبتامون پر شده و از فردا هم دیگه دکتر نیستش و میره مرخصی عید. کلی ضدحال خوردم چون خیلی منتظر لحظه ای بودم که برم سونوگرافی واسه تعیین جنسیت. اما ما ناامید نشدیم و رفتیم طالقانی، سونوگرافی دکتر قنواتی که توی بارداری قبلیم هم میرفتم همونجا. فکر میکردم که دکتر قنواتی هم بهمراه خانمش خانم دکتر شهبازی متخصص زنان و زایمان که دکترم بود توی بارداری قبلی به تهران نقل مکان کرده. اما دیدم که تابلوی مطبش هنوزم سرجاشه و کلی خوشحال شدم که این سونوگرافی هنوز هستش و چون قبلا هم رفته بودم اونجا خیالم راحت بود که کارش خوبه. رفتیم اونجا و منشی به راحتی بهم نوبت داد و توی اون...
26 اسفند 1392

اولين ديدار با جوجه

روز شنبه 21 دي ماه اولين ديدار من و جوجه بود. بعد از ظهر به همراه بابا رضا رفتيم سونوگرافي دكتر داريوش پورتركان و بعد از حدود 1 ساعت انتظار نوبتم شد و رفتم داخل. طبق معمول ورود آقايون ممنوع بود و متاسفانه بابايي نتونست ني ني رو ببيينه و از اين بابت خيلي ناراحت شدم  وقتي روي تخت دراز كشيدم دكتر ازم پرسيد بارداري؟ تست بارداري دادي؟ گفتم بله. بعد شروع كرد معاينه كردن. يه مانيتور بزرگ هم درست روبروي خودم بود كه ميتونستم براحتي تصوير جوجه رو ببينم و نيازي نبود كه هي گردنمو كج كنم تا بتونم از روي مانيتور دكتر ببينم. وقتي صداي قلب ني ني رو شنيدم باورم نميشد كه به اين زودي ني ني من 8 هفته شده و قلب كوچيكش هم تشكيل شده و داره به اين زيبايي و با ...
24 دی 1392
1