نی نی باحیا و شیطون من
روز شنبه 16 فروردین من و بابا رضا عصری مجددا رفتیم سونوگرافی که با قطعیت بهمون بگه نی نی چیه. خود دکتر قنواتی سری قبل که نتونست جنسیت رو قطعی بگه گفت 16 فروردین دوباره بیا. نوبتم رو گرفتم و بعد با بابایی رفتیم پاساژ کربلایی برای خریدن گوشی موبایل. چند روز پیش من برای بابا رضا یه گوشی هوآوی مدل G610 خریدم به عنوان هدیه سالگرد ازدواجمون و بهش تقدیم کردم. البته 11 فروردین بهش دادم در حالیکه سالگرد ازدواجمون 20 فروردینه اما بابایی سرکار بود و منم میخواستم سورپرایزش کنم به دایی امین مسئولیت خریدن گوشی رو دادم و دایی امین هم زحمت کشید و رفت برای بابایی گوشی خرید و وقتی بابایی اومد بهش دادم چون تحمل نداشتم تا بیستم صبر کنم شنبه هم که رفتیم واسه سونو بابایی منو برد پاساژ موبایلی ها و واسم یه گوشی همون مدلی رنگ سفیدش رو خرید برای هدیه سالگرد ازدواجمون. بعدش هم دوباره برگشتیم مطب و رفتم خوابیدم روی تخت و دکتر تا گوشی رو گذاشت گفت هنوزم پاهاش بسته است اما بازم میگم احتمال خیلی زیاد پسره. وقتی رفتم بیرون به بابایی گفتم همون قبلیه و بابایی هم لبخندی زد و بعدشم رفتیم واسه دل مامانی شیرینی رشته ای و شیرینی بهشتی خریدیم و بعدم چون هوس سمبوسه کرده بودم رفتیم زیتون و بابایی دوتا سمبوسه پیتزایی خیلی خوشمزه بهمراه نوشابه خرید و زدیم توی رگ. خیلی خوشحال بودم که گوشی خریدم و الان هردوتامون گوشی نو و جدید داریم و از شر گوشیای قدیمیمون خلاص شدیم. دست بابا رضای گل درد نکنه.