برسامبرسام، تا این لحظه: 9 سال و 8 ماه و 20 روز سن داره

برسام مهربان من

جشن تولد برسام عسلی

1394/5/24 8:06
نویسنده : مهرناز
457 بازدید
اشتراک گذاری

از اونجاییکه روز تولد برسام نازنازی روز دوشنبه و مصادف با شب شهادت امام جعفر صادق بود نمیشد جشن تولدش رو همون روز برگزار کنیم. به همین خاطر روز چهارشنبه 21 مرداد رو برای اینکار انتخاب کردیم. از دو سه روز قبل تدارکات جشن رو آماده کردیم و روز چهارشنبه هم از صبح خاله حدیث همسایه و دوست خوبم و همسر مربوطه و داداش حسینش اومدن منزل ما تا به کمک بابا رضا خونه رو تزیین کنن. من سرکار بودم و ظهر وقتی که برگشتم خونه با صحنه زیبا و جالبی روبرو شدم. خونه خیلی قشنگ تزیین شده بود و پر از بادکنکهای رنگی بود. خاله حدیث همه خونه رو هم تمیز کرده بود. واقعا دستش درد نکنه. منم به محض رسیدن مشغول درست کردن ژله ها شدم. میخواستم ژله خرده شیشه درست کنم. اولین بار هم بود که داشتم این مدل ژله رو درست میکردم. اما جدا خیلی خوب و خوشمزه هم شد. واسه ناهار هم بابایی رفت کباب از رستوران گرفت و خودمم برنج آماده کردم و همگی دور هم خوردیم و همونموقع هم خاله مهسای برسام اومد کمکمون و زحمت درست کردن سالاد الویه تولد رو کشید. مهمونامون خیلی دیر اومدن. تولد رو دوستانه برگزار کرده بودیم. البته مامان اینارو هم دعوت کرده بودم اما چون دوستانه بود خودشون قبول نکردن که بیان و کادوی تولد برسام رو چند روز قبلش دادن. دستشون درد نکنه. ساعت هشت اولین مهمونمون که خاله زینب و پسر کوچولوی نازش آروین جوجو بودن تشریف آوردن. بعد هم خاله حدیث اینا و در نهایت هم خاله مریم و سانای البته بدون بابای سانای چون بابای سانای تا دیروقت سرکار بود و عمه سارا اینا اومدن. شام تولد هم سالاد الویه و ناگت مرغ و سیب زمینی و کالباس بود بهمراه ژله خوشمزه. آخرای شام بودیم که بابای سانای هم به جمعمون اضافه شد. بچه ها تا ساعت سه نیمه شب اونجا بودن و فقط عمه سارا اینا زودتر از بقیه رفتن. کللللللللللللی به هممون خوش گذشت و خندیدیم و شادی کردیم در چنین روز زیبایی.

هدیه های تولد یکسالگی برسام نازنازی:

مامان جون و بابا جون مادری: وجه نقد

مامان جون و باباجون پدری: وجه نقد (که البته روز جمعه که از بروجرد  اومدن هدیه برسام رو دادن) 

عمه سارا: یه اسباب بازی موزیکال

خاله حدیث: یه اسکوتر واسه رادین عسلی و یه کلبه بزرررررررگ واسه برسام نازنازی

خاله زینب و خاله مریم مامان سانای کوچولو: وجه نقد

از همگی ممنون. انشالله توی شادیهاشون جبران کنیمزیباآرام

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)