برسامبرسام، تا این لحظه: 9 سال و 8 ماه و 9 روز سن داره

برسام مهربان من

دایره لغات برسام

1395/3/4 8:38
نویسنده : مهرناز
280 بازدید
اشتراک گذاری

برسام خوشگل من الان یکسال و نه ماهگیش رو طی میکنه و هر روز شیرینتر از روز قبل میشه. هرکس که برسام رو میبینه عاشقش میشه و نمیتونه چشم ازش برداره. همه اعضای خانواده من و بابایی عاشق برسام و رادینن و حسابی باهاشون حال میکنن. اینروزها برسام هر کلمه ای رو که بهش بگی میتونه ادا کنه و به شیرینی هرچه تمامتر اینکارو میکنه. دیروز هم مامان جون بهش گفت خرگوش و برسام بلافاصله گفت گاگوشبوس انقدر خوشگل و ناز کلمات رو بیان میکنه که آدم دلش میخواد درسته قورتش بدهآرام برسام داداش رادینشو خیلی دوست داره و گاهی که توی دعواهای بچگونه رادینو چنگ میزنه یا موهاشو میکشه بعد بلافاصله بوسش میکنه. رادین مهربونم اما در جواب وحشی بازیهای برسامخندونک فقط بوسش میکنه و نازش میکنهبوس رادین داداش برسامو خیلی دوست داره و دلش نمیاد که داداششو اذیت کنه یا بزنتش. وقتی برسام چنگش میزنه رادین خوشگلم میگه مامان برسام چنگم گرفتآرام و من عاشق این حرف زدنشم. از دیروز تا حالا باباجون برسام که الان 5 روزیه از بروجرد اومده برای برسام یه فیلمی میزاره که دوتا مرد آفریقایی توش هستن و یکیشون با دست میزنه توی کله کچل اون یکی و برسام عاشق این فیلم شده و وقتی دلش میخواد که فیلمو ببینه میره جلوی باباجونش می ایسته و با دست میزنه توی سر خودشخنده و به زیبایی هرچه تمامتر منظور خودشو میرسونه و ما غش میکنیم از خندهخندونک 

دیکشنری برسام کوچولو:

بابا و مامان و تمام افراد نزدیک خانواده رو با لفظ مامان و بابا خطاب میکنهخندونک

ددیش: داداش رادینبوس

گاگوش: خرگوش

گا: پارکعینک

نانای (البته بهمراه بالا بردن دست و تکون دادنش بصورت رقصیدن که همه ما عاشق این حرکتشیم): کارتونای موزیکال یا ترانه برای رقصیدنخندونک

ده تا:  معنی همون ده تا رو میده و وقتی میخواد شیر بخوره یا چیزی رو به میزان زیاد میخواد میگه ده تاآرام

ششششی: شیر (جدیدا عاشق شیر خوردن شده برخلاف قبلا که بزور و فقط توی خواب باید بهش شیر میدادیم الان تا میبرمش بخوابه میگه شششششششی ده تاخندونک)

هَش: هشت (چند روز پیش خاله مهسا داشت براش از یک میشمرد وقتی رسید به هفت درکمال تعجب و ناباوری و شاخ درآوردن ما از هوش این بچه، برسام بلافاصله گفت هَشتعجب)

یَیاط: همون حیاطه که البته الان دوماهی هست این کلمه رو میگه و وقتی میریم خونه باباجون مسیح میدوه سمت در حیاط و میگه یَیاط یَیاط داداش رادینم مثه برسام میگه یَیاط یَیاط و با هم میدون سمت در. 

تااااا: بمعنی تاب (وقتی میره توی یَیاط و میخواد تاب بازی کنه)

ازین: وقتی خونه مامان جون از یخچال بهش آب میدم و اون ترجیح میده از کلمن آب بخوره اشاره میکنه به کلمن و میگه ازینآرام

کلمه بله رو هم تازه یاد گرفته و در جواب این سوال که ازش میپرسیم برسام منو دوست داری؟ میگه بَلهآرامانقدرم خوشگل و ناز میگه که آدم دلش میخواد بخورتش. قبلا در جواب این سوال میگفت نههههه و هممون میخندیم. خاله مهسا هم وقنی دید دیگه میگه بله گفت من خوشم میومد وقتی ازش میپرسیدم منو دوست داری میگفت نهغمگین ولی با بله گفتنش هم کلی حال میکنهچشمک

گوشت: این کلمه رو خیلی قشششششنگ ادا میکنه و اولین بار که برای پیف کردن رفت دستشویی و دیگه نیازی به پوشک نداشت تا پیف خودشو دید با یه حالت قشنگ و با انگشت اشارش اشاره کرد به دستشویی خودش و گفت گوشششششت و کلی خندیدم و هنوزم هر روز که نیاز به دستشویی رفتن داره دست میزنه به پشتش و میگه گوشت و هممونم کلی میخندیمخنده

 کلمات این، آب و کلماتی از این قسم. صدای حیوانات روهم به قشنگی درمیاره. صدای خروس که میگه قوقوووووووخندونکصدای ببعی، صدای گاو، پیشی و هاپو و جوجه. و ادای آروغ زدنم درمیاره و ما کلی بهش میخندیم.خندونک

خلاصه اینکه پسرک شیرینم همه عاشقتن.  

پ.ن: چند روز پیش هم که نمایشگاه مادر و کودک بود و دایی امین غرفه داشت تو وداداش رادین برده بودم و هرکس از جفتتون رد میشد براتون غش و ضعف میکرد. دایی امین میگفت برسام و رادین رونق غرفه منن. وقتی آوردیشون مشتریام زیاد شدن میگفت این وروجکا واسه جذب مشتری عالینآرامیه خانمی هم که مال غرفه روبرو بود براتون کلی غش و ضعف کرد و اومد بهم تبریک گفت بابت داشتن شما دوتا گل خوشگل. از غرفه دایی امین هم براتون دوتا اسباب بازی خوشگل خریدم یکی ماهیگیری و اون یکی مینیون که عاشقشونید. 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)